رئال مادرید و کهکشانی‌های 3؛ اعلان جنگ

اختصاصی طرفداری | پیش از هرچیز باید گفت شروع کیلیان امباپه در رئال مادرید با چالش‌های مهمی همراه بوده است. از کم‌فروغ بودن در برخی بازی‌ها و کم بودن تعداد گل‌های غیر پنالتی گرفته تا جنجال اخیر در سوئد.

چند هفته پیش از شروع اردوی تیم ملی فرانسه، کیلیان امباپه با مصدومیتی عضلانی روبه‌رو شد و به زحمت در مسابقه با لیل در لیگ قهرمانان اروپا که به باخت لوس‌بلانکوس منجر شد، به میدان رفت. همین موضوع باعث شد امباپه در هماهنگی با دیدیه دشان در بازی‌های لیگ ملت‌های اروپا شرکت نکند. با وجود این، درست شبی که تیم ملی فرانسه در لیگ ملت‌های اروپا بازی داشت، امباپه در یک کلاب شبانه در استکهلم سوئد دیده شد و در ادامه خبر رسید او متهم شده به یک زن در هتلی در استکهلم تعرض کرده است. جنجال‌ها بیشتر هم شد چرا که یک خبرنگار فرانسوی به‌نام رومن مولینا ادعا کرده امباپه به‌علت مشغله‌های ذهنی زیاد، به‌صورت کنترل شده الکل مصرف می‌کند.

این شروع، قطعا رویایی نیست. با وجود این جنجال‌ها، رئال مادرید از مهاجم استثنایی خود حمایت کرده و او آماده است در بازی‌های لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا، به میدان برود. اگر ماجراهای پرونده تعرض حقیقت نداشته باشد، آن‌گاه می‌توانیم انتظار دیدن کیفیت بالای کیلیان در زمین فوتبال را داشته باشیم چرا که او ثابت کرده فوتبالیستی با ذهنیتی قدرتمند است. مطلبی که می‌خوانید، پیش از ماجراها و حواشی اخیر امباپه به رشته تحریر درآمده است.  دیر یا زود داره، سوخت‌وسوز نداره

تمامی بلیت‌های استادیوم دو روز پیش از معرفی رسمی او پیش‌فروش شده بود.

زمانی که مرد فرانسوی توپ‌های فوتبال را به‌سوی تماشاگران در سکوها شوت کرد و با افراد خوش‌شانسی که صندلی‌های ردیف جلوی یک برنابئوی نونوار را اشغال کرده بودند «سلفی» گرفت. سرانجام به آرزویش رسیده بود.

مدت‌ها بود انتظار کشیده بود. با به‌تن‌کردن پیراهن مقدس سفیدپوشان مورد تکریم و احترام رئال مادرید آراسته به نظر می‌رسید و مانند تمامی بزرگان اعصار مختلف به آن زینت خاصی بخشیده بود.

درحالی‌که اشک‌های چشمانش را پاک می‌کرد و گروه کر سرود هیجان‌انگیز «آلا مادرید!» را با تمامی تماشاگران حاضر در برنابئو می‌خواند، این حس وجود داشت بالاخره قطعه پایانی پازل سر جای خود قرار گرفته است و در این حال به‌راحتی می‌شد فراموش کرد انجام این انتقال چه مدت زیادی طول کشیده است!

راستش این بیشتر از یک مهمانی خوشامدگویی بود. این «اعلان‌جنگ» بود. اعلان‌جنگ مادرید با گالاکتیکوهای نسل جدید خود به‌تمامی اروپا، به سراسر جهان.

تصاحب بزرگ‌ترین ستاره فوتبال فرانسه و اروپا نتیجه تلاش ابر باشگاهی نبود که به دنبال احیای روزهای باشکوه گذشته باشد، یا به‌خاطر بالارفتن سن بازیکنان خط حمله خود او را به خدمت گرفته باشد، بلکه قهرمان اسپانیا و اروپا صرفاً در حال تقویت تیم مملو از فوق‌ستاره خود با یکی از مخوف‌ترین مهاجم جهان بود؛ با امباپه، «کیلیان امباپه». معارفه کیلیان امباپه در رئال مادرید

موفقیت رئال مادرید در فصل گذشته تا حد زیادی به لطف سه مهاجم جوان، وینیسیوس جونیور، رودریگو و جود بلینگام به دست آمد؛ ٦٤ گل و ٣٣ پاس گل بین این سه رقم خورد و لوس بلانکوس دومین دوگانه خود در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا طی ٣ سال گذشته را تضمین کرد.

مرد جوان فرانسوی در ٢٥ سالگی از هر سه آنها مسن‌تر است.

هیچ باشگاه دیگری در شرایط رئال، به جذب ستاره دیگری فکر نمی‌کرد. ولی خوب می‌دانیم رئال، رئال است و با ریاست پرز، رهبر کل قوا، رئال مادرید نه‌تنها با یک مهاجم بلکه با دو مهاجم قرارداد امضا کرد. همه این را نیز خوب می‌دانیم رئال با پرز همیشه هر آن‌کس را که بخواهد دیر یا زود به چنگ خواهد آورد. دیر یا زود دارد ولی مسلماً سوخت و سوز ندارد.

در کنار کاپیتان تیم ملی فرانسه، اندریک، بازیگر نوجوان برزیلی از پالمیراس که انتقال ٥٢ میلیون‌پوندی او در سال ٢٠٢٢ ترتیب داده شده بود، دیگر بازیکن تازه‌وارد سفیدپوشان است، او اکنون فقط ١٨ ساله شده است. این اعجوبه نوجوان، پالمیراس را به قهرمانی لیگ برزیل در سال ۲۰۲۳ رساند و به‌عنوان بهترین گل‌زن این تیم در این روند، به فصل خود پایان داد. او سپس اولین گل خود را برای برزیل در ماه مارس امسال به ثمر رساند و به جوان‌ترین مرد تاریخ تبدیل شد که در ومبلی لندن گل زده است.

تازه‌واردان به همراه بلینگام، وینیسیوس جونیور و رودریگو، به قول مجله «فور فور تو» بدون شک «کهکشانی‌های جدید» نام دارند. این عنوان و مقایسه حقیقتاً شوخی نیست، این اعتباری است که این مجموعه از آن خود کرده است. این نام و برچسبی است که زمانی تیم «کهکشانی‌های» شماره یک رئال مادرید پس از هزاره جدید، شامل زین‌الدین زیدان، لوئیس فیگو، رونالدوی برزیلی، دیوید بکام، روبرتو کارلوس و رائول به خود اختصاص داده بودند.

جوئل دل ریو موراداس، خبرنگار مارکا در رئال مادرید، بدون تعارف درباره این تیم عنوان می‌کند:

این کاملا یک دوره‌ی جدید کهکشانی است. فلورنتینو پرز سه بازیکن از چهار بازیکن ارزشمند فوتبال جهان را گرد هم آورده است: امباپه، وینیسیوس جونیور و بلینگام. به آن اندریک و رودریگو، به‌علاوه دیگر بازیکنانی باکلاس جهانی مانند تیبو کورتوا، لوکا مودریچ، اورلین شوامنی و فدریکو والورده را به آن اضافه کنید، این تیم را باید «کهکشانی‌های ٢» نام گذارد. مجموعه‌ای از ستاره‌ها، که به‌دست بهترین مربی جهان هدایت می‌شوند؛ کارلو آنچلوتی.

اغواگری مسحورکننده و دل‌ربایی پرجذبه رئال از سال ٢٠١٢ آغاز شده بود، زمانی که امباپه هنوز یک نوجوان مستعد ١٣ ساله بود و در آکادمی معتبر «کلرفونتن» فرانسه مهارت‌های خود را تقویت می‌کرد.

عملکردهای درخشان و خارج از سطح معمولی در برابر تیم‌های برتر جوانان اروپا، از رئال مادرید و بایرن مونیخ گرفته تا لیورپول و چلسی، باعث تماس تلفنی شد. البته کسی با آکادمی کلرفونتن تماسی حاصل نکرد؛ بلکه مستقیماً با تیم نیمه‌حرفه‌ای پاریسی “آ اِس باندی AS Bondy” به مربیگری ویلفرد امباپه کامرونی، پدر کیلیان وارد گفتگو شد.

نماینده‌ای از طرف غول اسپانیا به پدر ناباور امباپه گفت: «زین الدین زیدان دوست دارد پسر شما را ببیند.»

مسلماً وقتی بزرگ‌ترین بازیکن تاریخ کشور فرانسه خواستار ملاقات با پسر شما است، تنها یک پاسخ وجود دارد. امباپه راهی اسپانیا شد.

هرگز لحظه‌ای که به فرودگاه رسیدیم را فراموش نمی‌کنم. زیدان با یک ماشین درست‌وحسابی در پارکینگ منتظر ما بود. برایم توضیح داد به تمرین می‌رویم و به صندلی جلو اشاره کرد و گفت: «برو، اونجا بشین».

سپس کیلیان نوجوان از بازی‌ساز افسانه‌ای فرانسه پرسید:

آیا باید کفش‌هایش را دربیاورم؟

 این باعث خنده و تکان سَرِ برنده جام جهانی شد. فقط با خودم فکر می‌کردم: من در ماشین «زیزو» هستم. من کیلیان از «باندی» هستم. نه این واقعی نیست، حتماً هنوز در هواپیما خواب می‌بینم.

امباپه قبل از اینکه به دیدار معبود خود، کریستیانو رونالدو بشتابد، از سوی خود زیدان، یک بازدید خصوصی از مرکز تمرین والدبباس رئال مادرید انجام داد. سپس یکی از اولین آرزوهای او برآورده شد. دیدار با معبود فوتبالی و الهام‌بخش خود کریستیانو رونالدو به وقوع پیوست. تصویر این زوج با یکدیگر، بعدها به عکسی معروف تبدیل شد؛ ژست یک شاهزاده، با البسه کامل رئال مادرید که در کنار پادشاه ایستاده است. عکاس این تصویر هم کسی نیست جز خود زیدان.

چه روزی بوده! هر فوتبال‌دوستی آرزوی حضور در چنین مجلسی را دارد. زیدان آرزوی او را برآورده کرد؛ با معبود، در برنابئو

به این فکر می‌کنم دیدار با دو اسطوره فوتبال در آن دوران چه «انگیزه مضاعفی» در آن سنِ پسرک به وجود آورده است. احتمالاً اشک‌های او در روز استقبال در برنابئو واقعی‌تر از آنچه که هر یک از ما تصورش را داریم، بوده است!

رونالدو بعد از رسمی شدن پیوند امباپه با رئال مادرید پیامی برای او ارسال کرد: «اینک انتظار دارم ببینم تو برنابئو را روشن و نورانی کنی.» پیام کریستیانو رونالدو برای امباپه، بعد از پیوستن به رئال مادرید

در آن روز استثنایی، امباپه قبل از خروج از مادرید، یک جلسه تمرین با بقیه تیم انجام داد، و زیدان به او اطمینان داد به‌زودی از او استقبال خواهد شد. بااین‌حال بیش از یک دهه طول کشید تا نوجوان بالغ امروز به‌عنوان بازیکن رئال مادرید به اسپانیا بازگردد.

فصل ٢٥-٢٠٢٤ اولین فصل حضور کیلیان امباپه در مادرید است، از چشم خیلی‌ها به‌خصوص بخشی از هواداران همیشه پرتوقع رئال مادرید شروع مناسب و دلخواهی در تیم بزرگ و همیشه پرمدعای آن‌ها نداشته است.

در مطلب در پیش، ترجمه‌ای از مقاله «جاناتان ویلسون» در نشریه ورلد ساکر از شماره اکتبر ۲۰۲۴ را می‌خوانیم که به دردسرهای حضور «امباپه» در ترکیب رئال می‌پردازد و معتقد است؛ «با بازیکنان هجومی متعدد، رئال مادرید، قهرمان اسپانیا و اروپا معمایی برای حل‌وفصل دارد!»

سپس نگاهی خواهیم داشت به قراردادهای بزرگ رئال مادرید در دوران اخیر و حضور اولین بازیکنانی که کهکشانی‌های شماره ۱ را شکل دادند و اینکه در اولین بازی خود در قامت پیراهن سفید رئال مادرید در برنابئو که با به‌تن‌کردن آن مسئولیت‌های سنگینی را بر دوش بازیکنان می‌گذارد، چگونه عمل کرده‌اند.

مادرید همیشه خدا، سلطان بلامنازع بازار نقل و انتقالات بوده است.

امیرحسین صدر

اکتبر ۲۰۲۴ گرفتاری امباپه در رئال مادرید

با تعدد انتخاب بازیکنان هجومی، قهرمان اروپا، معمایی برای حل کردن پیش رو دارد

فوتبال آن‌قدرها هم که خیلی‌ها فکر می‌کنند بازی آسانی نیست. یک تیم خیلی خوب انتخاب کنید و چند بازیکن خیلی خوب هم اضافه کنید، نتایج، اجرا و نمایش لزوماً بهتر نخواهد بود. رئال مادرید، قهرمان اروپا، کیلیان امباپه و اندریک را در تابستان امسال خریداری کرد و بااین‌حال، همچنان پایین‌تر از بارسلونا در مقام دوم لالیگا قرار دارد. 

دلیلی برای وحشت وجود ندارد، مادرید به‌اندازه کافی خوب است و بارسلونا به‌اندازه کافی آشفته، و احتمالاً رئال مادرید همچنان خود را شایسته‌ترین تیم برای دفاع و کسب عنوان قهرمانی که متعلق به خودشان است، می‌داند. آنها قبلاً سوپرجام یوفا را در این فصل برده‌اند و اگرچه تساوی‌های خارج از خانه به مایورکا و لاس پالماس و اتلتیکو ایدئال نیستند، اما فاجعه به‌حساب نمی‌آیند.

اما به هر صورت، این حس در فضای برنابئو موج می‌زند؛ مادرید باید عملکرد خود را در مقایسه با پنج بازی اول فصل بهبود بخشد. بخشی از مشکل این است که خط حمله فصل گذشته که آنها را به دو قهرمانی در لیگ قهرمانان و لالیگا رساند، بسیار متعادل بود. جود بلینگام از موقعیت مرکزی خود به عمق نفوذ می‌کرد، و این فضایی را برای وینیسیوس جونیور از چپ و رودریگو از راست ایجاد می‌کرد، تا وارد آن شوند.

این تعادل اکنون از بین رفته است. تعداد زیادی مهاجم وجود دارد. حتی با پذیرش اینکه اندریک در ۱۸ سالگی تا حد زیادی در حال حاضر برای کسب تجربه در ترکیب تیم جای می‌گیرد.

اما کیلیان امباپه در بهترین پست و حالت خود مایل است در سمت چپ بازی کند و معمولاً حرکت خود را در آنجا آغاز می‌کند، ولی چگونه می‌تواند با وینیسیوس جونیور که دوست دارد دقیقاً همین کار را انجام دهد، بازی کند؟ حتی اگر امباپه از مرکز شروع کند، ولی هر دوی آنها همیشه مایل‌اند توپ را به‌طرف پای راست خود برش دهند و برای شلیک آماده سازند.

رودریگو احتمالاً قابل‌حذف‌ترین بازیکن در میان سه بازیکن اصلی فصل گذشته است، حداقل از نظر شهرت، اما او تنها مهاجم ارشد در تیم است که طبیعتاً مایل است در جناح راست به خدمت گرفته شود. رودریگو گل مادرید را در تساوی ۱-۱ مقابل مایورکا به ثمر رساند. روز بعد، در صفحه رسانه اجتماعی او، پیامی نه‌چندان محجوبانه ارسال کرد:

هفته گذشته، همه در مورد سه نفر، بلینگام، امباپه و وینی صحبت کردند، اما ما باید به حروف اختصاری آن‌ها، حرف «ر» را برای رودریگو اضافه کنیم.

این پیام به‌سرعت حذف شد و رسانه‌های محلی گزارش دادند؛ این پیام توسط تیم ارتباطی رودریگو و نه خود بازیکن ارسال شده است. به هر شکل پیام «واضح، روشن و شفاف» بود.

کارلو آنچلوتی، در تمام شش بازی اول به‌غیراز تساوی در لاس پالماس، زمانی که براهیم دیاز را در سمت راست قرار داد، رودریگو را در ترکیب آغازین تیم جای داده است.

 شواهد پیروزی در سوپرکاپ مقابل آتالانتا و بازی ابتدایی فصل این است که سرمربی ایتالیایی مایل است در جلو از رودریگو، امباپه، و وینیسیوس استفاده کند و در میانه زمین سه هافبک را قرار دهد؛ بلینگهام در سمت چپ و فدریکو والورده و اورلین شوامنی او را در دو جناح همراهی کنند.

مصدومیت عضلانی بازیکن انگلیسی این ترکیب را به هم زد؛ اما شواهد بازی در مایورکا نگران‌کننده بود.

دوربین‌ها روی بلینگام فوکوس کردند که به هم‌تیمی‌هایش می‌گفت: «شما سه نفر، باید حمله را تمام کنید، به عقب دویدن سخت است.»

 و امباپه ظاهراً موافق بود: «این چیزی است من می‌گم. ما باید کار را تمام کنیم.»

 و بلینگام در پاسخ گفت: «آره، حتی… یک فضای کم ایجاد کنید و شوت…»

این گفتگو به دلایل متعددی جالب و کنجکاو کننده است. بلینگام به‌وضوح احساس خستگی می‌کند که پس از یک سال سنگین و طولانی در لیگ، اروپا و رقابت‌های یورو، به‌اندازه کافی قابل‌درک است اما فصل گذشته نیز این مشکل وجود داشت. دلیل انتقال او به خط حمله این بود که بلینگام به‌اندازه کافی برای بازی در خط میانی آمادگی نداشت.

به طور خاص‌تر، عدم پرسینگ و سرباز زدن سه مهاجم به عقب برای کمک به مردان میانی و مدافعین، نحوه بازی مادرید را محدود می‌کند، البته تا حدی، آنها به این امر عادت کرده‌اند، ولی به هر شکل این مورد آن‌ها را آسیب‌پذیر نیز می‌کند. اگر دویدن مقابل مایورکا سخت باشد، در مراحل آخر لیگ قهرمانان اروپا بسیار سخت‌تر خواهد بود.

در مقابل رئال وایادولید و لاس پالماس، شکل تیم بیشتر ۱-۳-۲-۴ بود و آردا گولر و بعداً لوکا مودریچ به طور مؤثر به‌عنوان یک شماره ده بازی کردند. در مقابل رئال بتیس، با دنی سبایوس در نقش بلینگام در سمت چپ خط میانی سه‌نفره، تیم به ۳-۳-۴ بازگشت.

هیچ یک از این دو چیدمان چشمگیر به نظر نمی‌رسید و همه چیز پر زحمت، بدقواره، غیرطبیعی و مشقت‌بار و ناجور به چشم می‌آمد. نکته مثبت این است که در آن شش بازی اول، مادرید تنها دو بار گل خورد، و این شاید نشان داد آنها به‌اندازه‌ای که تصور می‌کردند از نظر دفاعی متزلزل نیستند. اگرچه موقعیت‌هایی را در اختیار آتالانتا گذاشتند و باید گفت بازی‌های ابتدایی آنها در لیگ به جز اتلتیکو نسبتاً ساده بود.

البته تا حدودی رئال مادرید این‌گونه است. آرام‌آرام شروع می‌کنند، آجرها را یک‌به‌یک می‌چینند و همه چیز را در روند فصل می‌سازد، ولی اغلب به نظر می‌رسد رئال فاقد انسجام تاکتیکی است و بیشتر بر درخشش فردی تکیه می‌کند.

امباپه ممکن است در هیچ یک از چهار بازی اول لیگ گل نزده باشد، اگرچه گل خود را در سوپرکاپ بسیار تیز و تیزهوشانه به ثمر رساند. تعداد کمی از بازیکنان هستند که ترجیح می‌دهید تک‌به‌تک در برابر آن‌ها قرار بگیرید. درحالی‌که مشکلاتی وجود دارد، ولی همگی مشکلات و معایبی هستند که احساس می‌کنید مادرید به آن‌ها عادت کرده و به‌زودی بسیاری از آن معایب را حل خواهد کرد.

رئال مادرید باشگاهی است که مدت طولانی و مدیدی است «ارتدوکس مدرن و امروزی» را تعریف می‌کند؛ مسابقات درباره فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌ها و فرایندها هستند. منطق می‌گوید خط حمله فعلی آنها فاقد تعادل است، اما رئال مادرید عادت دارد با «نبوغ»، همیشه «منطق» را به چالش بکشد. قرارداد کهکشانی

از زمانی که مادرید کریستیانو رونالدو را در سال ۲۰۰۹ به خدمت گرفت، این تیم سه بار از مبلغ ۸۰ میلیون پوندی مهاجم بی‌همتای پرتغالی فراتر رفت؛ گرت بیل (۲۰۱۲)، ادن هازارد (۲۰۱۹) و جود بلینگهام (۲۰۲۳)، اما هیچ‌کدام به‌غیراز رونالدو با شجره‌نامه، پتانسیل و نور و چراغانی و سرو صدای کیلیان امباپه به مادرید وارد نشدند.

کاپیتان فرانسه به‌عنوان شش بار قهرمان لیگ 1، قهرمان جام جهانی و رکورددار گل‌زنی پاری سن ژرمن، وارد برنابئو شد و همه کمابیش موافقیم امباپه با ۲۵ سال، هنوز فرصت بهترشدن را دارد و همچنان پتانسیلی دارد تا بهترین بازیکن جهان باشد.

تنها جام باشگاهی قابل‌توجهی که در رزومه او به چشم نمی‌خورد، لیگ قهرمانان است و این حتی شرایط را برای او در رئال مساعدتر می‌کند. از زمانی که امباپه اولین بازی حرفه‌ای خود را در سال ۲۰۱۵ انجام داد، مادرید چهار بار این جام را به دست آورده است.

همان‌طور که ویلسون در یادداشت خود اشاره داشت، خصوصاً با آمدن اندریک بازیکن شگفت‌انگیز برزیلی، چگونه امباپه در خط حمله و تیم لوس بلانکوس جای خواهد گرفت، سؤالی است که سرمربی تیم، کارلو آنچلوتی باید به آن پاسخ دهد.

کسب‌وکار تابستانی مادرید مطمئناً پیامی نگران‌کننده برای محتمل‌ترین رقیب خود بارسلونا بود که در حال تطبیق با سرمربی جدید آلمانی خود هانسی فلیک است و این در حالی است که همچنان با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و حساب‌های بانکی‌شان بدجوری خالی است.

فلیک در بوندسلیگا با بایرن مونیخ موفق بود، اما مربی ۵۹ ساله در بارسلونا به‌شدت به جوانان تکیه خواهد کرد، دقیقاً مانند ژاوی، کسی که جانشینش شد، باید پیشرفت لامین یامال، پائو کوبارسی و فرمین لوپز را تسریع کند. بازیکنانی مانند هکتور فورت، مدافع راست و پابلو توره، مارک کاسادو و مارک برنال هافبک هافبک‌های جوان بعدی هستند که در تیم اصلی فعالیت خواهند داشت.

همچنین از فارغ‌التحصیلان آکادمی بارسا، دنی اولمو انتظارات زیادی می‌رود. او ده سال پس از ترک لاماسیا به دیناموزاگرب با ۶۰ میلیون یورو، به باشگاه بازمی‌گردد. بااین‌حال، باتوجه‌به کشمکش‌های اقتصادی بارسا و انبوه بازیکنان مهاجم، قرارداد و حضور فلیک نمی‌تواند نگرانی هواداران در مورد مسائل مالی باشگاه را کاهش دهد.

ولی در پایتخت همه چیز در امن‌وامان است و نیازی نیست فریب کمبود هزینه انتقال را بخورید. غول اسپانیا طی پنج سال، حقوق سالانه ۱۵ میلیون یورویی به مرد فرانسوی پرداخت خواهد کرد، به‌اضافه مبلغی نزدیک به ۱۰۰ میلیون یورو. این به‌تمام‌معنا یک قرارداد کلاسیک کهکشانی است. کهکشانی‌های دوران اخیر

با حضور امباپه در مادرید، بسیاری از ما، حضورهای قبلی او در ورزشگاه را به یاد آوردیم، از جمله نمایش چشمگیر او برای پاری سن ژرمن مقابل مادرید در بازی برگشت مرحله یک‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در فوریه ۲۰۲۲.

در آن زمان، برخی در مادرید این را به‌عنوان یک امر مسلم فرض کردند که امباپه در آن تابستان به آنها ملحق خواهد شد. اما الحاق او چنانچه اشاره شد، به تعویق افتاد.

سال گذشته در این باره مطلبی نوشتم با فرض اینکه اگر «امباپه» به مادرید بپیوندد؛ تحت عنوان «رئال مادرید؛ آینده هم از آن ماست»

در اینجا نگاهی به برخی دیگر از اولین بازی‌های خانگی بازیکنان باشگاه «کهکشانی‌های» مادرید خواهیم داشت که در حتی شامل حضور یوسین بولت قهرمان استثنایی سابق دوهای ۱۰۰ و ۲۰۰ متر جهان هم می‌شود؛

ل وئیس فیگو؛ رئال مادرید – والنسیا / ۹ سپتامبر ۲۰۰۰

خرید فیگو یکی از دراماتیک‌ترین خریدها، نه‌تنها در تاریخ اروپا بلکه در تاریخ فوتبال بود، زمانی که او مستقیماً از رقیب و دشمن منفور ال‌کلاسیکو، بارسلونا به مادرید پیوست؛ جایی که حتی او کاپیتان تیم هم بود.

فیگو در طول معرفی خود (سه ماه قبل از اولین حضورش) به نظر ناباور و گیج به نظر می‌رسید؛ گویی با خود فکر می‌کرد، چرا این گام را برداشتم؟ و چگونه چنین تصمیمی گرفتم؟ گزارش‌های مطبوعات اسپانیایی در آن زمان، وضعیت او را «شوک‌آور» توصیف کردند.

طرفداران هر دو تیم می‌توانند به مستند سال ۲۰۱۲ که از ساخته‌های نتفلیکس است نگاهی بیندازند که با حضور خود فیگو تماماً فقط بر موضوع نقل و انتقال او از بارسا به رئال متمرکز شده است. عنوان آن “The Figo Affair: The Transfer that Changed Football (ماجرای فیگو؛ انتقالی که فوتبال را تغییر داد) بود.  از تصاویر نمادین فوتبال؛ استقبال طرفداران بارسا از فیگو، با سر خوک!

اولین بازی فیگو با شکست ٢-١ مقابل گالاتاسرای در سوپرجام یوفا همراه شد اما در برنابئو نشانه‌هایی از تغییر وضعیت را شاهد بودیم.

در اولین بازی در برنابئو، نمایش فیگو پر از آرزو بود. او مدام سعی می‌کرد جلو بیاید، نفوذ کند و برای دفاع والنسیا به خطر واقعی و دائمی تبدیل شده بود. حتی اگر بهترین شب او با پیراهن مادرید نبود، اما او به مادرید کمک کرد تا رقیبی را که چند ماه قبل در فینال لیگ قهرمانان اروپا شکست داده بودند، بار دیگر مغلوب کند. در آن فصل تیم «ویسنته دل بوسکه» به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان رسید و قهرمانی لالیگا را به دست آورد.

زین‌الدین زیدان؛ رئال مادرید – رئال ساراگوسا / ٢٢ آگوست ٢٠٠١

طبق معمول برای بازیکنان جدید با سوپرکاپ آغاز شد، ازآنجا که رئال معمولاً یکی از دو جام را در فصل پیش از آن تصاحب کرده است.

زیدان پس از ترک یوونتوس با قراردادی به ارزش 64.2 میلیون پوند در جولای ٢٠٠١ به رئال مادرید پیوست و در دیدار برگشت سوپرکاپ، برای اولین‌بار در برنابئو ظاهر شد. او اولین بازی رسمی خود را برای رئال مادرید مقابل رئال ساراگوسا در سوپرکاپ اسپانیا انجام داد. بازی رفت خارج از خانه با تساوی ١-١ به پایان رسید. مادرید در بازی برگشت با هت‌تریک رائول ٠-٣ در سانتیاگو برنابئو به پیروزی دست‌یافت و زیدان اولین جام خود را با رئال به دست آورد.

اما سه روز دیگر در اولین بازی لالیگا تلنگر شدیدتری در مستایا استادیوم در مقابل تیم قدرتمند والنسیا به رهبری رافا بنیتز داشت. دیداری دشوار در فضایی خصمانه. والنسیا در دو فینال پیاپی لیگ قهرمانان در سال‌های ٢٠٠٠ و ٢٠٠١ بازی کرده بودند و در نهایت با رافا بنیتز به مقام قهرمان لالیگا در فصل ٠٢-٢٠٠١ رسید. رئال در دفاع از عنوان قهرمانی ناکام ماند و پس از دپورتیوو لاکرونیا به مقام سوم بسنده کرد.

اما به لطف شلیک نمادین، فراموش‌نشدنی و تاریخی زیدان در گلاسکو، به مقام قهرمانی در لیگ قهرمانان رسید. بعدها زیدان به‌عنوان مربی رئال ٣ بار دیگر لیگ قهرمانان را فتح کرد و در تاریخ پرشکوه این تیم در دوران معاصر جایگاهی تاریخی برای خود دست و پا کرد. زیدان بازیگر از بهترین‌های مردان میانی تاریخ فوتبال بود. گل تاریخی زیزو به بایرلورکوزن

رونالدو نازاریو؛ رئال مادرید – آلاوس / 6 اکتبر 2002

پس از قهرمانی در جام جهانی با برزیل در ژاپن و کره جنوبی در اوایل تابستان، اولین بازی خانگی رونالدو با مادرید در پنجمین هفته آن فصل لالیگا بود. او در میان بازیکنان نیمکت‌نشین قرار گرفت، و شروع کمی ناخوشایندی داشت، و با کوبیدن سرش به نیمکت مادرید باعث سرگرمی و خنده هم‌تیمی‌هایش شد.

پس از ورود به زمین در دقیقه ۶۳، او بلافاصله درگیر شد؛ توپی را در محوطه جریمه با سینه کنترل کرد و توپ را روی هوا به‌سوی دروازه شلیک کرد. تماشایی بود. رونالدوی برزیلی هم پیش از رونالدوی پرتغالی، اعجوبه‌ای بود. حدود ۱۴ دقیقه بعد او با شانس خود، توپ را با گلی زیبا به تور دوخت. پیروزی ۵-۲ نتیجه مناسبی بود.

در حاشیه، آن خنده اولیه روی نیمکت به‌سرعت با هیجان و حیرت تماشاگران، در سکوها تبدیل داشت. رونالدو از بازیکنان کلیدی فصل رئال بود و مادرید در طی آن لالیگا را برد و به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید. اولین بازی رونالدو نازاریو با پیراهن لوس‌بلانکوس

دیوید بکام؛ رئال مادرید – مایورکا / 27 آگوست 2003

در زمانی که پروژه انقلابی «کهکشانی‌ها» از سوی رئیس باشگاه، فلورنتینو پرز طراحی شده بود، در اوج خود بود. برای اولین بازی خانگی دیوید بکام برای رئال مادرید، هواداران مشتاقانه منتظر بودند. ورود او به برنابئو مانند بسیاری دیگر از کارهای بکام خیلی سینمایی پیش رفت. این بازی برگشت سوپرکاپ اسپانیا بود، مسابقاتی که فصل جدید فوتبال اسپانیا با آن آغاز می‌شود.

فقط سه روز قبل از آن، بکام در اولین بازی خود با پیراهن سفید تجربه تلخی داشت. باوجود ارسال یک پاس گل، مادرید بازی رفت را در مایورکا ۱-۲ باخته بود و بکهام پس از مدت کوتاهی پس از آغاز نیمه اول با عقب افتادن تیم تعویض شد؛ «خوب بود که تمام ۹۰ دقیقه را بازی می‌کردم».

کارلوس کی روش، سرمربی جدید مادرید به پیام او توجه کرد. بکام بازی برگشت را به طور کامل بازی کرد و مادرید ۰-۳ پیروز شد و اولین عنوان فصل را به دست آورد.

طی تغییرات کنجکاوانه نقش‌ها بکهام در تقش وینگر جناح راست، لوئیز فیگو را به سمت چپ منتقل کرد، و گل سوم را با ضربه سر از پاس رونالدو به ثمر رساند.

نمی‌توانستم تصور کنم؛ در اولین بازی در برنابئو گل بزنم و مدالی کسب کنم. بهتر از این نمی‌شد.

این شروع عالی برای خریدی عالی‌تر برای پرز بود؛ داخل و خارج از زمین! دیوید بکام با پیراهن رئال مادرید

کریستیانو رونالدو، کاکا، کریم بنزما و ژابی آلونسو؛ رئال مادرید – دپورتیوو لاکرونیا / 29 آگوست 2009

در مورد این چه فکر می‌کنید؟ باورتان می‌شود؟ آیا ممکن است؟

 ترکیبی درخشان از خریدهای جدید، تصور نمی‌کنم از این بهتر در تاریخ فوتبال وجود داشته باشد! در تابستان ۲۰۰۹، با بازگشت پرز به عنوان رئیس باشگاه برای بار دوم، مادرید ۲۵۰ میلیون یورو (۲۱۱ میلیون پوند؛ ۲۷۹ میلیون دلار با نرخ امروزی) برای تغییر خط حمله خود با سه نام بالا و همچنین بهبود در خط هافبک ژابی آلونسو و در دفاع برای آلوارو آربلوا هزینه کرد.

درست مانند امباپه، شور و هیجانی که برای آمدن رونالدو به وجود آمد بسیار زیاد بود و مادرید در روز معرفی او در همان تابستان، تمام بلیت‌های برنابئو را فروخت. در زمان آغاز اولین بازی خانگی فصل، همه چیز برای شروعی جذاب آماده بود. حتی یوسین بولت حضوری تشریفاتی داشت.

رونالدو با پوشیدن پیراهن شماره ۹ (شماره ۷ در فصل ۱۰-۲۰۰۹ هنوز متعلق به رائول بود)، یک پنالتی را در پیروزی ۲-۳ به ثمر رساند، اما در روند بازی چند موقعیت را از دست داد. کریم بنزما مهاجم نوک بود و کارایی او چندان مورد تحسین قرار نگرفت؛ اما همچنان پاس گل رائول را در این بازی ارسال کرد. درحالی‌که کاکا نیز در گل اول مادرید نقش مهمی داشت. بازیکن برزیلی تأثیرگذارترین مهره در میان چهره‌های جدید رئال در پنجره نقل‌وانتقالات باورنکردنی پرز و مادرید در آن دیدار بود. رئال مادرید؛ پروژه کهکشانی‌های 2.0

گرت بیل؛ رئال مادرید – اتلتیکو مادرید / 28 سپتامبر 2013

اولین حضور گرت بیل در برنابئو با انتظار و توقعات زیادی همراه بود. ابتدا به دلیل مذاکرات تمام‌نشدنی و ابدی با تاتنهام در تابستان، امضای او به وقفه افتاد تا اینکه لندنی‌ها با ریاست «لوی» به رکورد جهانی ١٠١ میلیون یورویی خود دست یافتند. معامله بهتری از این برای تاتنهام و بیل ممکن نبود.

اگرچه نباید فراموش نکنیم گرت بیل در آن دوران بازیگر حقیقتاً فوق‌العاده‌ای بود. سپس مشکلات فیزیکی بازیکن ولزی پیش آمد و بیل بازی ابتدایی فصل را به دلیل مصدومیت از دست داد، هواداران باید تا هفتمین بازی فصل صبر می‌کردند تا به تماشای او در برنابئو بنشینند.

این بازی یک دربی در مقابل همشهری رئال، اتلتیکومادرید بود. بیل در نیمه اول درحالی‌که مادرید ١-٠ عقب بود به‌عنوان جانشین آنخل دی ماریا وارد زمین شد. نتیجه ثابت ماند، اما به دلیل بی‌تفاوتی ظاهری بنزما و عدم کارایی او در این دیدار، دوندگی و تلاش سخت بازیگر ولزی بسیار مورد قدردانی قرار گرفت، ضمن آنکه بیل تقریباً گل تساوی دیرهنگام را مقابل تیبو کورتوا که بعداً هم تیمی او شد، به ثمر رساند.

هامس رودریگز؛ رئال مادرید – اتلتیکو مادرید / 19 آگوست 2014

رودریگز یکی از بازیکنان تماشایی و هیجان‌انگیز جام جهانی برزیل در آن تابستان بود و یکی از دلایلی بود تا کلمبیا موفق شود به یک‌چهارم نهایی برسد، ضمن آنکه بهترین گل مسابقات را هم به ثمر رساند. چه گلی هم بود!

 با قیمت ٨٠ میلیون یورو، مادرید هیچ شکی در جذب او از موناکو نداشت. مادرید به‌تازگی لا دسیما (دهمین قهرمانی خود در جام باشگاه‌های اروپا/لیگ قهرمانان اروپا) را به دست آورده بود و تیمی پر ستاره شامل کریستیانو رونالدو، بیل و بنزما را در اختیار داشت و تونی کروس هم اوایل تابستان به آن‌ها ملحق شده بود.

با ولع مادرید برای جذب بهترین بازیکنان جهان، رودریگز، گیلاس روی کیک محسوب می‌شد. او هم مانند بیل اولین بازی را در برنابئو مقابل اتلتیکومادرید در بازی رفت سوپرکوپا انجام داد، و طی نمایش عالی اولین گل خود را مقابل اتلتیکو به ثمر رساند.

رودریگز از روی نیمکت شروع کرد و در نیمه دوم جایگزین رونالدو شد. معرفی او کمک شایانی کرد تا سبک و ماهیت رئال تغییر کند و در دقیقه ٨٣ موفق شد تیم کارلو آنچلوتی را با یک ریباند زیبا پیش بیندازد. گل تساوی رائول گارسیا تنها چند دقیقه بعد، جو برنابئو را تا حدودی متعادل کرد، اما هواداران میزبان در راه خانه، گپ‌های زیادی درباره شماره ١٠ کلمبیایی جدید خود با یکدیگر ردوبدل کردند. هامس رودریگز، شماره 10 رئال مادرید که شروعی امیدوارکننده داشت

ادن هازارد؛ رئال مادرید – لوانته / 14 سپتامبر 2019

زمانی که تغییرات درخواستی در انتقال او از چلسی به رئال مادرید برآورده شد، ادن هازارد بالاتر از بیل به‌عنوان گران‌ترین خرید تاریخ رئال مادرید لقب گرفت؛ خریدی به ارزش حدود ١٢٠ میلیون یورو. حدود 50 هزار هوادار با وجود دمای بالا در ماه ژوئن برای جشن معرفی او گرد هم آمدند. اما نشانه‌ها از اتفاقات ناخوشایند آینده خبر می‌داد.

 بازی هازارد در برنابئو به دلیل آسیب‌دیدگی به تعویق افتاد. این اولین مصدومیت این بازیکن بلژیکی از چندین آسیب‌دیدگی پیاپی بود که حضور او را در مادرید بسیار محدود کرد. همه اینها این بدان معنی بود که هازارد اولین بازی خود را تا اواسط سپتامبر انجام نداد.

با این اوصاف لحظه بزرگ، انتظارات را برآورده نکرد. هازارد برای نیم ساعت پایانی پیروزی ٢-٣ مقابل لوانته وارد زمین شد، زمانی که نتیجه ١-٣ بود جای کاسیمرو را گرفت؛ بدون اینکه تأثیر زیادی روی بازی بگذارد.

پس از بازی هازارد گفت: از همان لحظه اول می‌خواستم در اینجا بازی کنم. استادیوم زیبایی است، و هواداران همیشه از تیم حمایت می‌کنند.

متأسفانه هازارد هیچگاه موفق نشد ارزش و استعداد والای خود را به رخ تماشاگران مادرید بکشد و مصدومیت باعث شد تا داستان دوران مادرید او غم‌انگیز باشد، و تأسف عمیقی برای همه افراد درگیر در این معامله‌گران قیمت به‌جا بگذارد.

هازارد که اکنون فقط ٣٣ سال دارد، در اکتبر ٢٠٢٣ بازنشستگی خود را از فوتبال اعلام کرد. پایانی ناباورانه و ناخوشایند برای بازیکن معرکه‌ای که هواداران بسیاری را در بریج به وجد آورده بود. سانتیاگو برنابئو هرگز جادوی هازارد را رویت نکرد

جود بلینگام؛ رئال مادرید – ختافه / 2 سپتامبر 2023

اولین بازی بلینگام در برنابئو یکی از بهترین‌ها، در سال‌های اخیر برای رئال مادرید بود.

مرد جوان انگلیسی در سه بازی اول فصل نقش مهمی ایفا کرد و ازآنجاکه کارهای بازسازی برنابئو خاتمه نیافته بود همگی در خارج از این استادیوم انجام شد. هواداران از تماشای بازیکنی که قبلاً ٤ گل زده بود بسیار هیجان‌زده بودند و بلینگهام کسی را مأیوس نکرد و بار دیگر در مرکز توجهات قرار گرفت.

از ابتدا، او نقطه مرکزی بازی هجومی مادرید بود و در پست جدیدی که آنچلوتی پس از جدایی غیرمنتظره بنزما در تابستان برای او طراحی کرده بود، بسیار خوب عمل کرد.

علی‌رغم اینکه بلینگام چندین پاس خطرناک ارسال کرد و دو پنالتی که توسط VAR لغو شد، این دیدار نیاز به مداخله دیرهنگام دراماتیکی داشت تا مادرید سه امتیاز بازی را بگیرد. دیداری که ختافه با شگفتی در آن پیش افتاده بود.

بلینگام این را نیز فراهم کرد. گل دقیقه ٩٥ او و جشن پیروزی با دستان باز که به امضای او تبدیل شد، هواداران رئال را کاملاً قانع کرد. این تأییدی کامل مبنی بر ورود یک ستاره جدید بود و در طول بازی شدیداً مورد تجلیل قرار گرفت و تقدیر و تجلیل از او در طول فصل ادامه یافت. اولین فصل جود بلینگام در رئال مادرید از هر نظر غیرقابل‌باور بود: ٢٢ گل و ١١ پاس گل!

دیگر کسی شکی در خوبی او ندارد. او از ستارگان امروز دنیای فوتبال است. جود بلینگام و شادی معروف کارلو آنچلوتی راه‌گشا خواهد بود؟

با این تفاصیل، آیا امباپه با شیوه بازی رئال مادرید سازگار خواهد شد؟ با مجموعه‌ای از ستاره‌ها در برنابئو، این هم سردرد شیرینی برای آنچلوتی است و هم یک مشکل بالقوه به‌حساب می‌آید.

به‌طور معمول از سوی بسیاری از کارشناسان درجه یک فوتبال به ما گفته شده کارلو آنچلوتی قلباً تاکتیکی در دستور کار خود ندارد. اگرچه در چندین دهه شواهد خلاف آن را هم ثابت می‌کند، اما به‌طورکلی روایت پیرامون مدیریت او این است که آنچلوتی روان‌شناسی را به ساختار ترجیح می‌دهد.او بیشتر درباره هنر فردی است تا مجموعه تاکتیکی فوتبال. کارلو آنچلوتی و یک گروه شاد

شاید او یک «هوشمند تاکتیکی» تمام‌عیار نباشد. بااین‌حال، تنها ۱۲ ماه پیش، او خود را با جالب‌ترین سؤال تاکتیکی سال ۲۰۲۳ روبه‌رو دید و جواب خارق‌العاده و میخکوب کننده‌ای به همه داد و در نهایت دهان همه را بست.

به دنبال ازدست‌دادن بازیکن خط حمله باتجربه خود، کریم بنزما، با مهارتی مثال‌زدنی، جود بلینگام را که یک هافبک به‌حساب می‌آید را جایگزین او کرد. ده ماه بعد، رئال مادرید قهرمان اسپانیا و اروپا شد و بلینگهام به‌عنوان بهترین گل‌زن آنها در لیگ داخلی کار خود را به پایان رساند.

با ورود به این فصل، و حضور امباپه، رئیس بزرگ دچار مشکل مشابهی شده است. چگونه می‌توان داغ‌ترین بازیکن آزاد فوتبال را در اختیار گرفت و در خط حمله‌ای که قبل از او قوی‌ترین خط حمله اروپا محسوب می‌شود، جا و مکانی برای او پیدا کرد. باوجود استعداد بسیار آشکار کیلیان امباپه، این سؤال روز این فصل برای آنچلوتی است که هنوز باید آن را حل‌وفصل کند.

البته به همان اندازه که مشکل وجود دارد، راه‌حل آن نیز شاید ساده باشد. ترکیب الماس ۲-۴-۴ فصل گذشته را رها کرد و به ۳-۳-۴ بازگردد. در این حال وینیسیوس، امباپه و رودریگو می‌توانند در خط مقدم به شکل انعطاف‌پذیر بازی کنند.

این به امباپه اجازه می‌دهد تا حدی حق انتخاب داشته باشد. چه زمانی مرکز را اشغال کند و چه زمانی از فضاهای چپ و راست خود استفاده کند، و حتی او را به‌عنوان یک ۹ کاذب با وینیسیوس به کار گیرد. این چیزی است که برای همه افراد درگیر تا حدی مناسب است. از قضا این خیلی بی‌شباهت به زندگی در سانتیاگو برنابئو قبل از بلینگهام نیست، امباپه می‌تواند نقش بنزما را بازی کند.

واقعیت، همان‌طور که رئال مادرید در این فصل متوجه خواهد شد، امباپه بازیکن “لحظه‌ها” است. سهم او به بهترین وجه در تأثیر مشارکت او سنجیده می‌شود، نه فراوانی آن. برای باشگاه و کشور، کار بنزما خستگی‌ناپذیر بخشی از سیستمی کارآمد بود که کمک می‌کرد تا ستاره‌های بی‌شمار اطرافش عملکرد بهتری داشته باشند.

امباپه شناور است، منتظر می‌ماند تا وقتش فرابرسد. بسیاری از بخش‌های مسابقه بدون هیچ حرکت مؤثری از کنار او می‌گذرد، قبل از اینکه ناگهان وارد عمل شود و به‌تنهایی همه چیز را تغییر دهد. برای رئال مادرید، تیمی متشکل از ستارگان، با ماشین روغن‌خورده و روان تیم آنچلوتی، بیش ازآنچه درباره سرمربی این تیم این و طرف آن‌طور گفته می‌شود، مستحق اعتبار و جایگاه ویژه‌ای است. شکی در این نیست.

ولی ممکن است این بزرگ‌ترین تصمیم و تغییر در دوران مربیگری او باشد. درحالی‌که شاید امباپه هم نیاز دارد کمی تغییر در سبک خود ایجاد کند. به‌هرحال سؤال دوست و دشمن این است؛ آیا مادرید در این فصل می‌رود تا رزومه کیلیان امباپه را کامل کند؟

بسیاری بازیکنان خوب و مستعد در مادرید دست‌خالی ماندند و بسیاری دیگر کارنامه درخشانی برای حضور در بزرگ‌ترین تیم اروپا برای خود به هم زدند. احتمالاً به‌زودی آرزوی سوم امباپه به حقیقت خواهد پیوست و تصویر او را با جام قهرمانی اروپا خواهیم دید.

جمله پایانی ویلسون در ذهنم دور می‌زند؛

«رئال مادرید با نبوغ، همیشه منطق را به چالش می‌کشد.»

«اعلان‌جنگ» غیرمستقیم آن‌ها را جدی بگیرید، گفتم که؛ «دیریازود دارد؛ ولی سوخت‌وسوز ندارد»