• شنبه 11 مرداد 1404
  • 08:57
فوتبال، فوتسال
1404/5/11 - 00:01
84430

اوج و افول کشتی کچ و قهرمان آمریکایی‌اش، هالک هوگن

اختصاصی طرفداری | طی این روزها که متأسفانه در انتظار مرگ یکی از دوستان عزیزم، بار دیگر به‌دست هیولای معزوف و همیشگی بسر می‌برم، در دنیای ورزش و موسیقی شخصیت‌هایی را از دست دادیم که در هر دو دنیا بیگانه و ناشناخته نبودند. جوی جونز ولزی، بازیکن پیشین لیورپول، اُزی آزبورن بیرمنگامی...

اختصاصی طرفداری | طی این روزها که متأسفانه در انتظار مرگ یکی از دوستان عزیزم، بار دیگر به‌دست هیولای معزوف و همیشگی بسر می‌برم، در دنیای ورزش و موسیقی شخصیت‌هایی را از دست دادیم که در هر دو دنیا بیگانه و ناشناخته نبودند. جوی جونز ولزی، بازیکن پیشین لیورپول، اُزی آزبورن بیرمنگامی، خواننده‌ی پیشتازان گروه بلاک سابات و هالک هوگن.

در کودکی، جدا از پخش فوتبال‌های هفتگی «مسابقه‌ی روز» بی‌بی‌سی و هرازگاهی پخش دیدارهای زنده‌ی تیم ملی و بوکس با حضور محمدعلی و کشتی معرکه‌ی خودمان در کانال تلویزیون ملی ایران، در عین محبوبیت، ورزش جایگاه مهمی در تلویزیون نداشت.

اما این تنها کانال نبود. در آن زمان کانال سیاه‌وسفید به زبان اصلی داشتیم با نام کانال آمریکا. در میان تمام ورزش‌های مورد علاقه‌ی مردمان ینگه‌دنیا، مسابقات بسکتبال با ویلت چمبرلین چشم‌گیر بود.

در شب‌های دیروقت روزهای تابستان، اگر جانی در بدن‌مان مانده بود و قدرت بیدار ماندن بعد از بازی‌های فوتبال خیابانی و هفت‌سنگ و صدها بازی که از روی اجبار اختراع می‌کردیم، به لطف برادر بزرگ‌تر برای نخستین بار با کشتی‌کج آمریکایی‌ها آشنا شدیم که با هر آن‌چه دیده بودیم تفاوت داشت.

در آن سن، میخکوب آن شدیم؛ مردان قدرتمند و پرزوری که با عملیات و فنون، پروازهای از روی طناب رینگ و ضرباتی که جدی و جانانه به نظر می‌رسید حیران‌مان کرده بودند.

برونو سامارتینو، بیلی گراهام، داستی رودز و خیلی‌های دیگر با عنوانی سوپرمنی ما را شیفته‌ی خود کردند. ولی در میان همه‌ی آن‌ها، مرد رنگین‌پوستی به نام «راکی جانسون» به کل سرسبد ما تبدیل شد. بعدها فهمیدیم نام اصلی او، وید داگلاس بولز، متولد ۱۹۴۴ در کانادا، یکی از پیشگامان کشتی‌گیران سیاه‌پوست در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ است.

راکی با توانایی‌های ورزشی بالا، فیزیک قدرتمند، فنون تماشایی و شکوه و هیبت و جذابیتی ذاتی در درون رینگ به شهرت زیادی دست یافت. آرزوی ما تماشای مبارزات او بود. عدم موفقیت در تماشای او در ساعات دیروقت شب تهران، در حالی‌که مبارزه‌ی شدیدی با خواب برگزار کرده بودیم، شکست کاملی محسوب می‌شد.

جانسون به خاطر حرکات پرشی و سبک سریع و هیجان‌انگیزش تماشایی بود و این ویژگی‌ها او را از بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش متمایز می‌کرد. او دلیلی بود تا امروز، زیرچشمی هم که شده اخبار و وقایع و ستارگان کشتی‌کج را دنبال کنم.

راکی جانسون حرفه‌ی کشتی‌کج خود را در اواسط دهه‌ی ۱۹۶۰ آغاز کرد و در سراسر آمریکای شمالی در قلمروهای مختلف به رقابت می‌پرداخت. تا دهه‌ی ۱۹۷۰، او به یکی از محبوب‌ترین کشتی‌گیران سیاه‌پوست آمریکا تبدیل شد و عناوین منطقه‌ای متعددی را کسب کرد.

بعدها، در سال ۱۹۸۳، او با حضور در فدراسیون جهانی کشتی (WWF، که اکنون به نام WWE شناخته می‌شود) در کنار تونی اطلس تاریخ‌ساز شد؛ آن‌ها نخستین تیم کشتی‌گیران سیاه‌پوست بودند که عنوان قهرمانی تگ‌تیم جهان در WWF را به دست آوردند و یک مانع مهم تبعیض نژادی را در این رقابت‌ها شکستند.

راکی جانسون قهرمان ما بود؛ بعدها پسرش «دِ راک» به شهرت زیادی رسید

برایم بسیار جالب بود کسی که دوستش داشتیم، فارغ از موفقیت‌هایش در رینگ، راکی جانسون، پدر دواین «راک» جانسون، یکی از بزرگ‌ترین ستارگان کشتی‌کج و سینما است. راکی جانسون در سال ۲۰۰۸ به تالار مشاهیر WWE راه یافت. از این واقعه که انعکاس زیادی نداشت خوشحال شدم.

ما طرفدار بی‌چون‌وچرای او و دلیلی که همیشه پی‌گیر اخبار کشتی‌کج یا کچ بودیم، که تا مدت‌ها علت نام ایرانی آن را نمی‌دانستیم. باید اعتراف کنم هنوز هم دقیقاً مطمئن نیستم.

توضیح شاید قابل قبول و آن‌چه این روزها در سایت‌های فارسی مختلف دیده می‌شود؛

در زبان فارسی به رشته‌ی ورزشی «کشتی حرفه‌ای» که در انگلیسی به آن “Professional Wrestling” یا به اختصار “Pro Wrestling” می‌گویند، معمولاً «کشتی کج» یا «کشتی کچ» گفته می‌شود. دلیل این نام‌گذاری به این خاطر است که در ابتدا، نوعی کشتی سنتی در اروپا به نام “Catch Wrestling” وجود داشت که در فارسی به «کشتی کچ» ترجمه می‌شد. به مرور زمان، با اضافه شدن حرکات نمایشی و قوانین جدید، کشتی حرفه‌ای شکل گرفت. با این حال، به دلیل اینکه تلفظ “Catch” برای فارسی‌زبانان ناآشنا بود، به تدریج این ورزش با نام «کشتی کج» معروف شد. برخی از افراد، به‌ویژه در ایران، به این رشته‌ی ورزشی «کشتی کج» می‌گویند، در حالی که برخی دیگر از واژه‌ی «کشتی کچ» استفاده می‌کنند.

اما دلیلی که علاقه‌مند به باور آن هستم آن است که در پی می‌آید که در شماره‌های کهنه و ورق‌های پوسیده‌ی کیهان ورزشی به آن برخوردم؛

دلیل اینکه در فارسی به کشتی آمریکایی یا پرورش‌اندام حرفه‌ای (Professional Wrestling) اصطلاحاً کشتی کَج گفته می‌شود، ریشه در شیوه‌ی اجرای این رشته دارد. واژه‌ی «کَج» در فارسی به معنی «خمیده» یا «غیرراست» است. این اصطلاح به دلیل تفاوت ماهوی این نوع کشتی با کشتی سنتی و کشتی آزاد انتخاب شده است.

در کشتی حرفه‌ای آمریکایی، برخلاف کشتی سنتی، قوانین مسابقه واقعی نیستند و بسیاری از حرکات و نتایج، از پیش تعیین‌شده و نمایشی‌اند. حرکات نمایشی و غیرمتعارف، شکل و شمایل عجیب و اغراق‌آمیز، و تفاوت فاحش با کشتی واقعی باعث شده در بین مردم ایران، به طنز یا کنایه، به آن کشتی کج گفته شود؛ یعنی کشتی‌ای که «درست و واقعی» نیست، حرکات و قوانینش شبیه کشتی عادی و صادقانه نیست، بلکه نوعی نمایش و سرگرمی است. پس کشتی کج اشاره به غیرواقعی، نمایشی، منحنی و عجیب بودن این ورزش نسبت به کشتی سنتی و کشتی آزاد دارد.

کشتی کج یا کچ، برای ما دوره‌ی معصومیتی بود که همه‌چیز واقعی به نظر می‌رسید؛ پروازها و‌ چرخش‌های راکی جانسون و ضرباتی که هیجان‌انگیز و نفس‌گیر به چشم می‌آمد.

حقیقت چیز دیگری بود، دیگر اهمیتی نداشت. اما او باعث شد تا امروز، گاه‌ و بی‌گاه به اخبار شوی کشتی حرفه‌ای آمریکایی نگاهی بیندازم و وقایع آن را دنبال کنم.

امیرحسین صدر

جولای ۲۰۲۵

در دهه‌ی ۱۹۸۰، هالک هوگن به خاطر سبیل شاخص و دستمال سر معروف، نقش اصلی در تبدیل شدن کشتی کج (WWE) از یک لیگ منطقه‌ای در اطراف نیویورک به یک برند بین‌المللی، ایفا کرد.

هوگن پس از شکست دادن آیرون شیک و کسب عنوان قهرمانی سنگین‌وزن جهان در سال ۱۹۸۴، «هالکامانیا Hulk Mania» را به راه انداخت. او شش بار به قهرمانی رسید و در سال ۲۰۰۵ به تالار مشاهیر این ورزش راه یافت.

هوگن ستاره‌ی اصلی اولین «رِسِل‌مِنیا WrestleMania» در سال ۱۹۸۵ بود و سال‌ها در مرکز توجه باقی ماند؛ با رقبایی چون آندره جاینت، رندی ساوج، د راک و حتی با وینس مک‌ماهون، رئیس تشکیلات، روبرو شد.

رسل‌منیا رویداد سالانه‌ی بزرگ کشتی کج حرفه‌ای است که توسط شرکت WWE (ورلد رسلینگ اینترتینمنت) برگزار می‌شود. رسل‌منیا از سال ۱۹۸۵ بنیان‌گذاری شد و به‌عنوان بزرگ‌ترین، مهم‌ترین و هیجان‌انگیزترین رویداد کشتی کج WWE شناخته می‌شود.

این مسابقات معمولاً هر ساله در بهار، در یکی از شهرهای بزرگ آمریکا برگزار می‌شود و کشتی‌گیران معروف دنیا در آن حضور دارند. این رویداد چیزی مشابه «سوپر بول» در ورزش فوتبال آمریکایی است و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان به تماشای آن می‌نشینند.

هوگن علاوه بر دنیای کشتی‌کج، به‌عنوان یک چهره‌ی مشهور در دنیای سرگرمی نیز شناخته می‌شد و در فیلم‌ها و سریال‌های متعددی همچون برنامه‌ی مستند واقع‌نما و تفریحی «هوگن بهتر می‌داند Hogan Knows Best» که درباره‌ی زندگی خود و خانواده‌اش در شبکه‌ی VH1 تهیه شده بود.

شخصیت عمومی هوگن در آمریکا و اروپا فراتر از رینگ کشتی‌کج رفت و او را به چهره‌ای شناخته‌شده در دو سوی اقیانوس اطلس بدل کرد. هالک در فیلم‌های بسیاری ظاهر شد، ولی معروفیت و شهرت و چهره‌ی او با فیلم راکی ۳ در سال ۱۹۸۲ جهانی شد. او نقش بوکسوری به نام تاندرلیپس را بازی کرد که با قهرمان اصلی فیلم راکی بالبوآ با بازی سیلوستر استالونه روبرو می‌شد.

قد و قواره اهمیت داشت؛ هوگن مقابل استالونه در راکی ۳

هالک هوگن در سن ۷۱ سالگی درگذشت و شاید بزرگ‌ترین ستاره‌ی این رشته در دو دوره‌ی اوج محبوبیت آن، در اواسط دهه‌ی ۱۹۸۰ و اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰ به شمار می‌رفت. اما پس از آن‌که به بزرگ‌ترین ستاره‌ی این ورزش نمایشی تبدیل شد، مسیرش با حواشی زیادی همراه شد و دوران حرفه‌ای او در میان هو کردن و انزجار تماشاگران به پایان رسید.

زمانی‌که در برنامه‌ی «شو امشب» با اجرای جانی کارسون معروف حضور پیدا کرد، توجه وینس مک‌ماهون را به خود جلب کرد. مک‌ماهون قصد خرید فدراسیون جهانی وقت کشتی کج را از پدرش داشت و در تلاش برای گسترش آن در سطح تمامی آمریکا بود. باید اقرار کرد بسیار موفق هم بود.

مک‌ماهون به دنبال ستاره‌ای برای پایه‌گذاری تبلیغاتش بود. در آن زمان، هوگن در انجمن کشتی آمریکا فعالیت می‌کرد و از این‌که هرگز کمربند قهرمانی این تشکیلات را به او نداده بودند، و معمولاً منجر به درآمد بیشتری می‌شد، ابراز ناراضیتی شدیدی سر داده بود.

مک‌ماهون فدراسیون جهانی کشتی کج (WWF) را خرید و اقدام به جذب تمامی استعدادها از سراسر کشور کرد؛ آن‌ها معمولاً مردانی با اندام غول‌پیکر بودند. کشتی‌گیران حرفه‌ای آمریکایی، به‌ویژه آن‌هایی که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ فعال بودند، به خاطر بدن‌های بسیار عضلانی و بزرگ خود، مشهور خاص و عام شدند. تقریباً تمامی آن‌ها برای دست‌یابی به چنین فیزیک بدنی، به تمرینات شدید بدنسازی، رژیم‌های غذایی سخت‌گیرانه و متأسفانه گاهی استفاده از داروهای نیروزا مانند استروئیدها و مسکن‌ها دست زدند.

کشتی‌گیرانی مانند هالک هوگن، آلتیمیت واریور و «ماچو من، رندی ساوج» بیشتر به خاطر ظاهر غیرمتعارف و شخصیت‌هایی فراتر از واقعیت، به نمادهای این ورزش تبدیل شدند. مطمئناً اگر طرفدار به‌شمار می‌روید با یکایک این افراد آشنا هستید؛ «شو من‌های تمام‌عیار، سرگرمی با مردانی با نام‌های اغراق‌آمیز و کاراکترهای اغراق‌آمیزتر!»

متأسفانه، حضور در صحنه‌ی کشتی کج حرفه‌ای و سبک زندگی، روی تاریکی هم داشت. بسیاری از کشتی‌گیران حرفه‌ای آن دوران، در سنین نسبتاً پایین از دنیا رفتند که اغلب به دلیل مشکلات سلامتی مرتبط با حرفه‌شان بود.

ترکیبی از آسیب‌های جسمی مداوم، مصرف داروهای غیرمجاز و فشار برای حفظ بدن‌های عظیم‌الجثه، استرس زیادی را روی قلب و اندام‌های دیگر بدن آن‌ها وارد می‌کرد.

نمونه‌هایی مانند مرگ «آلتیمیت واریور Ultimate Warrior»، «مِستر پرفکت Mr Perfect» کرت هنیگ و ادی گوئرو را می‌توان نام برد که همگی در دهه‌ی ۳۰ یا ۵۰ زندگی‌شان، بر اثر حملات قلبی یا مشکلات مرتبط با داروهای متفاوت درگذشتند.

طی جست‌وجو برای نگارش این مطلب، به اسامی برخورد کردم که غمگینم کرد. مردانی که روزگاری ما را با حرکات خود به خنده و حتی قهقهه وا داشته بودند. مردانی که می‌دانستند، در عین عظمت فیزیکی، کسی آن‌ها را به‌عنوان ورزشکار واقعی جدی نمی‌گیرد.

  • آلتیمیت وریر (The Ultimate Warrior) در ۵۴ سالگی بر اثر حمله‌ی قلبی درگذشت.
  • ادی گوئررو (Eddie Guerrero) در ۳۸ سالگی بر اثر ایست قلبی مرتبط با مصرف دارو جان باخت.
  • کرت هنیگ (Mr Perfect) در ۴۴ سالگی به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر مختلف درگذشت.
  • ریک رود (Rick Rude) در ۴۰ سالگی بر اثر حمله‌ی قلبی از دنیا رفت.
  • اندرو “تست” مارتین (Test) در ۳۳ سالگی به علت مسمومیت دارویی جان خود را از دست داد.
  • بریان پیل‌من (Brian Pillman) در ۳۵ سالگی بر اثر حمله‌ی قلبی و سوءمصرف مواد فوت کرد.
  • کریس بنوا (Chris Benoit) در ۴۰ سالگی بر اثر یک تراژدی خانوادگی جان خود را از دست داد که به مسائل روانی و مصرف داروها مرتبط بود.
  • رندی “ماچو من” ساویج (Macho Man Randy Savage)، هرچند نسبت به دیگران سن بالاتری داشت، در ۵۸ سالگی باز هم بر اثر حمله‌ی قلبی درگذشت.

در میان اشاره به نام‌ها و مرگ‌های تراژیک این مردان، نمی‌توانم به سانحه‌ی ناگوار اوون هارت در ۳۴ سالگی هنگام اجرای یک نمایش اشاره نکنم. شبی که به تماشای زنده‌ی آن نشسته بودم.

مرگ اوون هارت یکی از تلخ‌ترین و شوکه‌کننده‌ترین اتفاقات تاریخ کشتی‌کج به حساب می‌آید. او در تاریخ ۲۳ می سال ۱۹۹۹، در جریان یک رویداد زنده به نام «ورای مرز Over the Edge» یا از خط قرمز عبور کردن، قرار بود با شخصیت “The Blue Blazer” وارد رینگ شود. برای جذابیت بیشتر، قرار بود با کمک یک سیستم طناب و قرقره از بالای سالن به سمت رینگ آویزان شود و پایین بیاید.

اما متأسفانه، وقتی او در میان زمین و آسمان آویزان بود، سیستم محافظ طناب به‌درستی عمل نکرد و قفل ایمنی ناگهان باز شد و هارت از ارتفاع تقریباً ۲۵ متری به سوی زمین سقوط کرد، به معنای واقعی کلمه «با مخ به زمین خورد» و رسماً به آن‌سوی خط قرمز پا گذارد.

آسیب شدیدی به سر و سینه‌اش خورد و اگرچه سریع به بیمارستان منتقل شد، اما متأسفانه بر اثر شدت جراحات، جان خود را از دست داد. این حادثه به‌طور زنده از تلویزیون پخش می‌شد و میلیون‌ها نفر شاهد این اتفاق دردناک و غیرقابل باور بودند. این ضایعه، بزرگی برای تمامی کامیونیتی و هواداران کشتی کج در سراسر دنیا بود.

اوون هارت و یوکوزونا، زوجی قدرتمند و شکست‌ناپذیر

فراتر از مسائل مواد نیرو‌بخش، برنامه‌ی کاری سخت کشتی‌گیران، نمایش متعدد در شب و هفته‌های متوالی، سفرهای دائمی و نداشتن فرصت کافی برای ریکاوری از مصدومیت‌ها، به دردهای مزمن و مصرف بیش‌تر داروهای متفاوت منجر می‌شد.

طبیعتاً اثرات روانی هم وجود داشت؛ بعضی‌ها پس از بازنشستگی با افسردگی، تنهایی و آسیب‌های روحی دست به گریبان بودند. امروزه بسیاری از برگزارکنندگان این مسابقات بیشتر به این مسائل آگاه شده‌اند. مثلاً WWE سیاست‌های سلامت سخت‌گیرانه‌تری دارد، مصرف برخی مواد را ممنوع کرده و برنامه‌هایی برای حمایت‌های روحی و جسمی برای شرکت‌کنندگان و اعضا ارائه می‌دهد.

با این حال، داستان‌های کشتی‌گیران نسل‌های گذشته هنوز هشداردهنده‌اند. خطرات فشار بیش‌ازحد بر بدن و ذهن برای رسیدن به شهرت و پول. در این بین، مشهورترین آن‌ها، هالک هوگن خوش‌شانس بود تا ۷۱ سالگی دوام آورد.

هوگن در اواخر سال ۱۹۸۳ قرارداد خود را با AWA فسخ کرد و از شرکت در بسیاری از رویدادها سر باز زد تا به WWF بپیوندد. با این تصمیم، مک‌ماهون به‌واسطه‌ی معروفیت و سود تبلیغاتی هنگفت، بلافاصله کمربند قهرمانی را به هوگن داد، که به‌همراه آهنگ «آمریکایی واقعی Real American» وارد رینگ می‌شد؛

“I am a real American

Fight for the rights of every man

I am a real American

Fight for what’s right, fight for your life”

من یک آمریکایی واقعی‌ام

برای حقوق هر انسانی می‌جنگم

من یک آمریکایی واقعی‌ام

برای حق می‌جنگم، برای زندگی‌ات مبارزه می‌کنم

با این ترانه‌ی غلوشده در میان رینگ، تی‌شرتش را پاره می‌کرد، و به هوادارانش می‌گفت؛ «تمرین کنید، دعا کنید و ویتامین‌هایتان را بخورید»

و فریاد می‌کشید؛ «وقتی هالک هوگن و هالک‌منیا به سراغ شما بیایند، چه خواهید کرد؟»

او قول می‌داد؛ «شرارت را نابود خواهد کرد»

هنوز هم وقتی آدم‌ها درباره‌ی “هالک‌منیا Hulkamania” صحبت می‌کنند، منظورشان جو هیجانی و پرشوری است که هواداران هالک هوگن در زمان مسابقاتش به راه می‌انداختند.

شعارهای معروف، رنگ لباس زرد و قرمز، و رفتار خاص هوگن، نوعی فرهنگ طرفداری ویژه را بین طرفداران کشتی حرفه‌ای به وجود آورد. «هالک‌مانیا» نشان‌دهنده‌ی قدرت، امید، وفاداری و ایمان به پیروزی بود و خیلی‌ها حتی خارج از کشتی هم از شعارها و سبک زندگی «هالک هوگن» الهام می‌گرفتند!

موج طرفداری و محبوبیت بی‌سابقه‌ای که پیرامون هالک ایجاد شده بود، به یک پدیده‌ی فرهنگی در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر تبدیل شد. خیلی عجیب و غریب و غیرقابل‌باور بود!

غوغای هالک منیا

این فرمول تا سال‌ها جواب داد و کشتی کچ حرفه‌ای را با حضور در کانال‌های تلویزیونی مانند MTV و NBC به جریان اصلی فرهنگ عامه وارد کرد؛ جایی که WWF هر شش هفته یک‌بار به‌جای برنامه‌ی موفق «برنامه‌ی زنده‌ی شنبه شب Saturday Night Live» پخش می‌شد و حتی بیننده‌ی بیشتری جذب می‌کرد،

همه‌ی این‌ها با حضور هوگن در نقش اصلی شکل گرفته بود. هالک حقیقتاً به هالکی عظیم‌تر از حد تصور همه تبدیل شده بود.

در سال ۱۹۸۹، هوگن تلاش کرد با حمایت مک‌ماهون وارد عرصه‌ی سینما شود، اما همه‌ی فیلم‌ها با شکست مواجه شدند: «بدون محدودیت»، «کماندوی حومه‌ی شهر»، «آقای پرستار».

شخصیت هوگن که در رینگ بسیار موفق و محبوب بود، نتوانست مانند ستاره‌هایی همچون دواین جانسون و دیو باتیستا به همان اندازه در سینما با موفقیت عمل کند.

فیلم‌های هالک هوگن در گیشه موفقیتی نداشتند

در سال ۱۹۹۱، دکتر «جورج زاهوریان سوم» به اتهام تأمین غیرقانونی استروئیدهای آنابولیک محکوم شد. زاهوریان همچنین پزشک کنار رینگ مسابقات WWF در پنسیلوانیا بود. در دادگاه مشخص شد که او به کشتی‌گیران WWF استروئید داده است. همه می‌دانستیم ولی هوگن برای پایان دادن به شایعات درباره‌ی مصرف استروئید، در سال ۱۹۹۲ در برنامه‌ی «آرسنیو هال» ظاهر شد و اظهار کرد؛ فقط سه‌بار و آن هم تحت نظر پزشک برای ریکاوری آسیب عضلانی، استروئید مصرف کرده است.

حتی در روزگار بدون رسانه‌های امروز، واکنش‌ها فوری و مستقیم بود و کشتی‌گیران حرفه‌ای زیادی اعلام کردند؛ «هوگن دروغ می‌گوید.»

و هوادارانی که ساختار بدنی عالی و عظیم این قهرمانان را می‌دیدند، در برابر دروغ‌های هوگن جبهه گرفتند. بی‌اعتماد و سرخورده شدند و نمی‌خواستند حقایق را باور کنند. محبوبیت او شروع به کاهش کرد و در برخی مراسم‌ها با سوت و هو شدن مواجه شد. هوگن از شرکت در مسابقات صرف‌نظر کرد و مدتی مرخصی گرفت.

هوگن که بدنش بسیار کوچک‌تر شده بود، در سال ۱۹۹۳ به رینگ بازگشت تا به‌همراه دوستش «بروتوس بیف‌کیک» مقابل «تد دیبیاسی و اروین آر شایستر» در لاس‌وگاس برای کسب عنوان «رِسلِرمنیا» قرار بگیرد.

هواداران نمی‌دانستند قرار است هوگن دوباره مسابقه‌ی همیشه نمایشی را به‌عنوان قهرمان به پایان برساند.

وقتی هوگن برای کمک به برت هارت، کسی که به‌خاطر پرتاب نمک به چشمان یوکوزونا عنوان قهرمانی را از دست داده بود، وارد رینگ شد، فوجی، مربی یوکوزونا، درجا و خیلی ناگهانی چالشی برای مسابقه با هوگن و کسب عنوان قهرمانی مطرح کرد: «همین حالا.»

هالک معطل نکرد، چالش را پذیرفت و لحظاتی پس از شکست دادن یوکوزونا در رسل‌مینیا ۹، در تاریخ ۴ آوریل ۱۹۹۳ در سزارز پالاسِ لاس‌وگاس، نوادا، با کمربند قهرمانی WWF جشن گرفت. هرچند او در ابتدا قرار نبود در این رویداد مسابقه داشته باشد، اما در پایان به‌عنوان قهرمان از میدان خارج شد. این یکی از جنجالی‌ترین پایان‌های تاریخ رسل‌مینیا و تاریخ کشتی کج بود.

با این حال، هوگن و مک‌ماهون در محاسبات خود اشتباه کرده بودند. دوران او گذشته بود و مردم دیگر تمایل زیادی به دیدن دوباره‌ی هوگن، به‌ویژه به‌عنوان قهرمان ندارند. واکنش‌ها سرد شده بود و از آن تشویق‌های دیوانه‌وار خبری نبود.

پس از آن، هوگن تنها به‌صورت پراکنده در رویدادها ظاهر می‌شد تا این‌که همان تابستان، کمربند قهرمانی را به یوکوزونا باخت و WWF را ترک کرد و به کشتی گرفتن در ژاپن پرداخت.

در سال ۱۹۹۴، هوگن با اصلی‌ترین رقیب وقت WWA، با WCW قرارداد بست و بدون شک اعتبار این مبارزات را بالا برد و آمار فروش پی‌پر ویو (پرداخت مبلغ مشخص برای تماشای یک برنامه یا رویداد زنده) را به‌طور قابل توجهی افزایش داد. اما در طول مبارزات به نظر می‌رسید هواداران از لباس زرد و قرمز معروف و موج هالکامانیا حقیقتاً خسته شده‌اند.

وقتی محبوبیت WCW دوباره رو به افول گذاشت، وقت تغییرات اساسی رسید، تغییری که هیچ‌کس تصورش را نداشت؛

کوین نَش و اسکات هال، دو تن از بزرگ‌ترین ستارگان WWE، با WCW قرارداد امضا کردند و خود را به‌عنوان «مهاجمان شرکت بزرگ کشتی شمال» معرفی کردند.

هواداران این‌گونه مسابقات مدت‌ها بود منتظر کشمکشی میان WWE و WCW بودند و نَش و هال با راهنمایی اریک بیشاف، مدیر برنامه‌ها، چنین وانمود می‌کردند همین اتفاق در حال رخ دادن است. آن‌ها قول دادند نفر سوم را در نمایش معماگونه‌ی «درگیری و دعوا در ساحل Bash at the Beach» در جولای ۱۹۹۶ معرفی خواهند کرد.

ترکیب تیم نش، هال و هوگن فرمول همزمان شکست و موفقیت بود

نَش و هال در آن رویداد، بدون حضور فرد نامعلوم سوم وارد رینگ شدند و اظهار کردند؛ نفر سوم به‌زودی به آن‌ها ملحق خواهد شد. همه بخشی از نمایشی غیرمنتظره بود.

این دو مبارزه با «استینگ»، «لکس لوگر» و «رندی سَوِج» آغاز کردند و با تقلب که امری بسیار عادی در مبارزات کشتی کج بود، دست بالا را گرفتند، لوگر را از میدان خارج کردند و استینگ را مجروح ساختند.

آن‌ها آماده بودند تا سوج را هم نابود کنند که در عین ناباوری همه، در نمایشی از پیش تعیین‌شده و سناریوی از پیش نوشته‌شده، ناگهان هوگن با لباس قرمز و زرد معروفش وارد رینگ شد. به نظر می‌رسید که مثل همیشه برای رتق و فتق اوضاع و باز هم برای نجات وضعیت وارد شده است.

ولی همه‌ی بینندگان تلویزیونی و تماشاگران حاضر، زمانی که هوگن با ورود خود به رینگ به رندی سوج یورش برد و خود را به‌عنوان نفر سوم معرفی کرد، شوکه شدند. او به هواداران گفت؛ می‌توانند به جهنم بروند.

تماشاگران شروع به پرتاب زباله‌ها و هرچه به دست‌شان می‌رسید به سمت رینگ کردند، در حالی که هوگن اعلام کرد این سه نفر، گروه «نظم نوین جهانی» (New World Order) یا NWO را تشکیل داده‌اند.

هفته‌ی بعد، هوگن که این‌بار پیراهن سیاه و سفیدی به تن داشت، باز هم با پرتاب زباله از سوی جمعیت حاضر روبه‌رو شد اما این تغییر شخصیت از قهرمان به ضدقهرمان جواب داد؛ WCW برای اولین‌بار شروع به شکست دادن WWE کرد و میزان بینندگان بیشتری داشت.

کشتی حرفه‌ای وارد دوران جدیدی از محبوبیت شد و هفته‌ای بیش از ۱۳ میلیون نفر آن را تماشا می‌کردند؛ رقمی که تا آن زمان بی‌سابقه بود.

این دوران طلایی تا سال ۱۹۹۸ ادامه داشت، زمانی که هوادارانی که همیشه به دنبال چیز تازه‌ای هستند، از گروه NWO خسته شدند. هوگن در سال ۲۰۰۰، WCW را ترک کرد. برای مدت کوتاهی به WWE بازگشت و یک مسابقه‌ی ماندگار با «د راک The Rock» در رسلمنیا برگزار کرد، اما پس از آن دوباره به دلیل اختلافات مالی، آن‌ها را ترک کرد.

راک و هالک؛ نبرد تایتان‌ها

پس از آن، هوگن در رقابت‌های دیگر شرکت‌های متعدد کشتی کج نیز حضور پیدا کرد و حتی به WWE بازگشت تا در سال ۲۰۰۵ به تالار مشاهیر آن‌ها وارد شود و در سال ۲۰۰۷ آخرین مسابقه‌ی خود را برای WWE برگزار کرد.

بعد از آن، توسط TNA / Total Nonstop Action Wrestling به خدمت گرفته شد تا در پیشبرد و ترویج کشتی کج کمک کند. تمرکز اصلی این کمپانی، سرگرم کردن تماشاگران، تنوع در شخصیت شرکت‌کنندگان و سبک‌های مختلف کشتی است. جذب او به دلیل اعتبار بخشیدن به این برند بود، اما هوگن هیچ‌وقت نتوانست در آن‌جا موفقیت چندانی کسب کند.

در ژوئیه‌ی ۲۰۱۵، واقعه‌ی منفی دیگری برای هوگن روی داد.

بسیاری از رسانه‌ها بخش‌هایی از ویدیویی جنسی متعلق به سال ۲۰۰۷ را منتشر کردند. سخنان نژادپرستانه‌ی هوگن در این ویدیو تکان‌دهنده بود.

او گفته بود اگر دخترش با یک مرد سیاه‌پوست قرار بگذارد، احساس انزجار خواهد کرد و حداقل امیدوار است آن شخص دست‌کم یک بسکتبالیست میلیونر باشد!

در این ویدیو، هوگن چندین بار از الفاظ توهین‌آمیز نژادی علیه سیاه‌پوستان استفاده می‌کند و اعتراف می‌کند «تا حدی نژادپرست» است!

وقتی این فایل‌های صوتی به‌صورت عمومی منتشر شدند، موجی از خشم به راه افتاد. هوگن عذرخواهی کرد و گفت:

از الفاظی استفاده کرده‌ام که توهین‌آمیز بوده و با عقایدم هم‌خوانی ندارد.

دیر شده بود؛ WWE او را از تالار مشاهیر حذف کرد و قراردادش را با او فسخ کرد، هرچند هوگن همیشه ادعا کرد؛ خودش استعفا داده است. شرکت اسباب‌بازی «متل Mattel» نیز تولید همه‌ی اسباب‌بازی‌هایی را که چهره‌ی هوگن را داشتند، متوقف کرد.

بعد از آن، حضور عمومی او در رسانه‌ها و دوربین‌ها کمتر و کمتر شد، و اگر هم سر و کله‌اش در جایی پیدا می‌شد، معمولاً با استقبال گرمی روبه‌رو نمی‌شد. وقتی مردم رویشان را برگردانند، روزگار ستارگان سیاه می‌شود و هالک در آن سیاهه قرار گرفته بود و مرد طردشده‌ای محسوب می‌شد!

او در مصاحبه‌ای با شبکه‌ی ای‌بی‌سی (ABC) تقاضای بخشش کرد و به گذشته‌های پر از کودکی‌اش بازگشت؛

نژادپرستی را از محله‌ای در شهر تمپا، در فلوریدا که در آن بزرگ شدم، یاد گرفتم. الفاظ توهین‌آمیز در آن‌جا رایج بود.

شاید برای مردمان رقیق‌القلب مانند خودم ترحم‌آمیز بود، اما با این حال، خیلی‌ها حرف او را باور نکردند.

سه سال بعد، هوگن پشت صحنه‌ی یکی از رویدادهای WWE حاضر شد و بابت اظهاراتش از کشتی‌گیران بار دیگر عذرخواهی کرد. اما پس از آن، چندین کشتی‌گیر ابراز ناراحتی کردند و گفتند؛ هوگن بابت آن حرف‌ها عذرخواهی نکرد، بلکه فقط هشدار داد مراقب حرف‌هایتان باشید، چون شاید کسی بدون اطلاع در حال ضبط صدای شما باشد.

با این وصف، WWE دوباره یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین ستارگان تاریخ خود را به تالار مشاهیر بازگرداند.

بعد از آن، دوباره شروع به حضور در برنامه‌های WWE کرد، اما تقریباً همه‌ی این حضورها به‌صورت ضبط‌شده و پیش از پخش برنامه انجام شده بود.

او در سال ۲۰۲۱ میزبان رسلمنیا ۳۷ بود که باز هم با هو مردم مواجه شد.

آخرین حضور زنده‌ی او در ۶ ژانویه‌ی امسال بود، زمانی که در اولین قسمت «جدال دوشنبه شب» (Monday Night Raw) که از نتفلیکس پخش می‌شد، حضور یافت.

این رویداد در اینیت‌دم برگزار شد و هنگام ورود هوگن، جمعیت با شدت هرچه‌تمام‌تر او را هو کردند. هوگن غافلگیر به نظر می‌رسید و پس از تبلیغ نوشیدنی جدیدش، به پشت صحنه رفت. او باز هم نمی‌دانست از کجا خورده است و علت این واکنش را حمایت خود از دونالد ترامپ دانست، اگرچه سایر حامیان ترامپ در همان برنامه با چنین واکنشی روبه‌رو نشدند.

این پایان غم‌انگیزی برای مردی بود که کشتی‌کج حرفه‌ای را به شکل امروزی‌اش درآورد. ظهور شگفت‌انگیز او همه‌چیز را در دنیای کشتی‌کج تغییر داد و نگاه بسیاری را معطوف به رینگ‌های مبارزات نمایشی آن‌ها انداخت که پیش و پس از آن سابقه نداشت، ولی افول او رقت‌انگیز بود. سقوط ستارگان همیشه با دردی همراه است، ولی افول مردان تنومند هرکول‌نما، رقت‌انگیزتر.

پنجاه سال بعد، هوگن را به چه خواهند شناخت؟ واقعاً جالب بود اگر می‌شد به آینده سفر کرد و پاسخ این سؤال را دید.

کشتی‌کج آمریکا با حضور هالک هوگن به اوج رسید و با حضور او هم افول زیادی کرد. افراد غول‌پیکر بسیاری وارد معرکه‌ی پر زرق‌وبرق و پر سر و صدای شوی بزرگ رینگ‌های آمریکا شدند، با نام‌هایی پرطمطراق و فنون و اجراها و کل‌کل و کرکری‌هایی که کمابیش تکراری شده است و طبیعتاً کشتی‌کج و محبوبیت آن تا سطح بسیاری نزول کرده است. نمایش‌های سرگرم‌کننده‌ای است که زنگ تفریح به‌حساب می‌آید.

کشتی‌کج هرگز به گرد محبوبیت مبارزات بوکس جهانی نرسید و جدیت و عناوین آن همیشه با علامت سؤال بزرگی همراه است.

غول‌ها پیر و شکسته می‌شوند

اما در هیاهوی اوج کشتی‌کج حرفه‌ای آمریکا، هالک هوگن براستی صدا و حضور محسوس و بسیار مهمی داشت. اما روزگار قهرمانان مصنوعی، که با قرص و دوا و هزار کوفت و زهرمار دیگر به اندامی شبیه موجودات ماقبل تاریخ می‌رسند، سال‌هاست به پایان رسیده است. برای من مدت‌هاست رسیده است. و با مرگ هالک هوگن، «مهر باطل شد»؛ همه‌چیز را برایم رسمی کرد!

اما هنوز طرفداران بسیاری به تماشای شوی خشن و تمرین‌شده‌ی مردان با اندام هرکول‌وار می‌نشینند و فریاد می‌کشند. زنگ تفریحی است! به هر شکل، نمایش باید ادامه پیدا کند.

پانوشت: از جوی جونز و آزبورن در مطلب بعدی صحبت خواهیم کرد!

برچسب ها

دیدگاه ها

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ورزشیتو در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

اخبار ورزشیتو
اخبار برگزیده