• یکشنبه 31 فروردین 1404
  • 10:06
فوتبال، فوتسال
1404/1/31 - 07:33
59334

نه جادویی، نه حماسه ای و نه معجزه ای؛ کهکشان ناکامی!

به گزارش خبرورزشی، با گذشت چند شب از حذف رئال مادرید، همچنان بخث بر سر خروج کهکشانی ها از لیگ قهرمانان اروپا، داغ است. التماس‌های کارلو آنچلوتی بی‌پاسخ ماند. حذف...

به گزارش خبرورزشی، با گذشت چند شب از حذف رئال مادرید، همچنان بخث بر سر خروج کهکشانی ها از لیگ قهرمانان اروپا، داغ است.

التماس‌های کارلو آنچلوتی بی‌پاسخ ماند. حذف بی‌رمق تیمش، محکی صریح بود بر کاستی‌های عمیق و انباشته‌ی این فصل. جود بلینگهام ویدیوها را دیده بود، داستان‌ها را شنیده بود و واژه‌ی “رمونتادا” را به قول خودش «میلیون‌ها بار» شنیده بود؛ اما گفتنش آسان‌تر از انجام دادنش بود. آنچلوتی هم پیش‌تر هشدار داده بود: «هیچ جادویی در کار نیست.» و حق با او بود—نه حماسه‌ای، نه بازگشتی، نه جرقه‌ای از رمز و راز و نه حتی اندکی زیباییِ چشم‌نواز فوتبالی. این‌بار، رئال مادرید نتوانست از خودش فرار کند.

کارلتو پس از بازی گفت: «این روی دیگر فوتبال است. بخش شادی دارد، که بارها تجربه‌اش کرده‌ایم، و بخش اندوه، که امروز آن را حس کردیم. باید آن را بپذیریم، همان‌طور که انتقادهایی را که در راه‌اند، باید بپذیریم. در مجموع، آرسنال از ما بهتر بود.»

نه فقط در مجموع، بلکه در تمام دقایق هر دو دیدار. بلینگهام بعد از بازی رفت با صداقت گفته بود: «ما حتی نزدیک هم نبودیم. این واقعیته. آن‌ها می‌توانستند گل‌های بیشتری بزنند؛ ما خوش‌شانس بودیم که فقط سه گل خوردیم.» و در بازی برگشت؟ رئال حتی یک لحظه هم شبیه تیمی نبود که می‌خواهد چیزی را جبران کند. حتی به زدن یک گل هم نزدیک نشدند، چه برسد به سه. تنها گلی که زدند، هدیه‌ای بود که گاه آغازگر دیوانگی‌های بزرگ می‌شود—اما این‌بار نه. طی ۱۸۰ دقیقه، تنها چهره‌ی درخشان، تیبو کورتوا بود؛ و همین خودش نکته‌ای کلیدی‌ست.

برای سومین بازی خانگی پیاپی، مادرید در پایان ۹۰ دقیقه بازنده بود. در جام حذفی مقابل رئال سوسیداد، بازی را در وقت‌های اضافه به تساوی ۴-۴ کشاندند؛ مقابل والنسیا ۲-۱ باختند؛ و حالا این. سومین شکست متوالی در لیگ قهرمانان. بازی برگشت، دوازدهمین شکست فصل‌شان بود؛ شش تای آن در اروپا. آن‌ها تا این لحظه ۶۶ گل دریافت کرده‌اند. هنوز یک فینال کوپا دل‌ری و کورس قهرمانی لالیگا باقی مانده—و چیزی باید به‌سرعت تغییر کند.

آیا این اتفاق بر تیم اثر خواهد گذاشت؟ پاسخ آنچلوتی قاطع بود: «نه، نه، اصلاً. به بازیکنان گفتم باید با این اندوه کنار بیاییم. سرمان را بالا بگیریم، یاد بگیریم و برای بهتر شدن در بازی بعد بجنگیم.»

اما همین حرف‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها توان این واکنش را دارند—در حالی که شواهد فصل، چیز دیگری می‌گویند. فراتر از آن، پرسش‌های بزرگی در پیش است؛ هم برای اکنون، هم برای فصل آینده. وقتی رئال مادرید منچسترسیتی را در برنابئو شکست داد، آنچلوتی گفته بود: «فصل ما از این‌جا آغاز می‌شود.» اما آن بازی‌ها آغاز نبودند؛ فقط لحظاتی بودند که تیم درخشید. بیایید مرور کنیم—آیا بازی دیگری بود که چنین نمایشی داشته باشند؟ شاید شگفتی واقعی این باشد که اصلاً تا این مرحله رسیدند. نباید فراموش کرد که این یک پلی‌آف بود. آن‌ها در گروه یازدهم بودند و از این‌که تا اینجا آمدند، باید خوشحال می‌بودند. در ضربات پنالتی مقابل اتلتیکو پیروز شدند؛ در حالی که تیم ضعیف‌تر میدان بودند. و همان‌طور که بلینگهام بعد از بازی رفت مقابل آرسنال گفت: «اتفاقاتی که افتاد، همان چیزهایی‌ست که در تمام فصل تکرار شده‌اند.»

در آن شب، مادرید ۱۲ کیلومتر کمتر دوید—بلینگهام گفت: «این معادل یک و نیم بازیکنه.» و در بازی برگشت، این اختلاف به ۸ کیلومتر رسید. اما موضوع فقط تلاش و دوندگی نبود؛ مسئله در سازماندهی، تعادل، ایده‌ها و نقشه‌ی کلی تیم بود. در پایان بازی دوم، کورتوا با لحنی گلایه‌آمیز اشاره کرد که آن‌ها مدام توپ را سانتر می‌کردند و هیچ نتیجه‌ای نمی‌گرفتند. او گفت: «ما کسی مثل خوسلو، یک مهاجم مادرزاد، نداریم»—جمله‌ای که درباره‌ی غیبت خوسلو، و خیلی چیزهای دیگر، حرف می‌زند.

آن‌ها همچنین دنی کارواخال مصدوم را از دست داده بودند؛ با اینکه او در نیمه‌وقت وارد زمین شد و تنها نقش پررنگش، اعتراض به پنالتی پاننکای از دست‌رفته‌ی ساکا بود. تونی کروس، بازیکنی که جایگزین ندارد و نبودش به‌شدت حس می‌شد، نیز غایب بود. بزرگ‌ترین خلأ از میان چندین جای خالی مهم که باید زودتر پر می‌شدند. در عوض، آن‌ها با هفت سال تأخیر، امباپه را جذب کردند. این انتقال، توازن تیم را به‌هم زد—چه در سطح شخصی و چه از لحاظ تاکتیکی. واقعیت ساده این است که او و وینیسیوس جونیور هر دو می‌خواهند در یک پُست بازی کنند. > محسن ابراهیمی: لوکاس واسکز و تیبو کورتوا تنها بازیکنانی بودند که پس از شکست در برابر رسانه‌ها ایستادند و مسئولیت آن را پذیرفتند. درست مثل بازی رفت، نه خبری از امباپه بود، نه وینیسیوس، نه رودریگو. دروازه‌بان بلژیکی رئال با صراحت گفت که این تیم نمی‌تواند این‌قدر به درخشش‌های فردی تکیه کند. اگر دو بازیکن وظیفه مهار امباپه یا وینیسیوس را داشته باشند، شاید یکی‌دو بار بتوانند از آن‌ها عبور کنند، اما نه بیشتر. این معضلی تکراری‌ست که بارها خودش را نشان داده.

کارلو آنچلوتی هم بی‌پرده حرف زد. او گفت تیمش فاقد هویت، انسجام، تعهد و فداکاری بوده؛ عناصری که یک تیم واقعی برای موفقیت به آن‌ها نیاز دارد. او تأکید کرد: «تیم هرچه داشت را امشب گذاشت. اما همیشه این‌طور نبوده؛ در مقایسه با سال گذشته، امسال نگرش جمعی ضعیف‌تر بود.»

این انتقاد تازه‌ای از سوی او نبود. آنچلوتی از همان هفته‌های نخست فصل، چنین دغدغه‌هایی را مطرح کرده بود. با این حال، مسئولیت نهایی، مطابق معمول، بر دوش مربی‌ست و بارها نیز به او یادآوری شده. اما ساختن فرهنگ تیم، مسئولیتی نیست که فقط بر عهده‌ی یک نفر باشد. او کسی نبود که از حضور در مراسم توپ طلا سر باز زد. او با طعنه گفت: «اگر مردم فکر می‌کنند تنها مسئول این ناکامی من هستم، این نظر چیزی را در نگاه من تغییر نمی‌دهد.»

و البته، این نگاه او چیزی در آینده‌اش نیز تغییر نخواهد داد. سرنوشتی که بالاخره روزی برای تمام مربیان فرا می‌رسد، او را هم در امان نخواهد گذاشت. خیلی‌ها این حذف را نقطه‌ی پایان کار او در رئال می‌دانند؛ اما واقعیت این است که سرنوشت او پیش‌تر تا حد زیادی تعیین شده بود. ادامه همکاری آنچلوتی برای فصل بعد، چندان محتمل به نظر نمی‌رسد. خودش هم این را می‌داند و حتی با آن کنار آمده. همیشه گفته که هرگز خودش استعفا نخواهد داد—اگر قرار به رفتن باشد، باشگاه باید این تصمیم را بگیرد. البته او پیش‌تر هم این احتمال را در ذهن داشته، هرچند در شب تلخ چهارشنبه، از تکرار آن خودداری کرد و فقط گفت: «به این موضوع فکر نمی‌کنم.»

وقتی از آینده‌ی نزدیکش پرسیدند، گفت نمی‌داند، حتی نمی‌خواهد بداند. تیم ملی برزیل بار دیگر سراغش آمده—قبلاً هم تلاش کرده بودند. شاید اگر با او بهتر، یا حداقل متفاوت‌تر برخورد می‌کردند، حالا آنچلوتی دیگر در رئال نبود.

اکنون، سوال اصلی این نیست که آیا او می‌رود، بلکه اینکه چگونه و کی این اتفاق خواهد افتاد. جام جهانی باشگاه‌ها برنامه‌ها را پیچیده کرده است. خودش گفت: «این امکان هست که باشگاه تصمیم به تغییر بگیرد؛ شاید امسال، شاید سال آینده وقتی قراردادم تمام می‌شود. هیچ مشکلی با این قضیه ندارم. همیشه گفته‌ام: روزی که از اینجا بروم، فقط از باشگاه تشکر می‌کنم. شاید فردا بروم، شاید ده روز دیگر، شاید یک سال. و فقط می‌گویم: متشکرم. همین. برایم مهم نیست قراردادم تمام شده باشد یا نه.»

و وقتی از او پرسیدند آیا این آخرین بازی لیگ قهرمانانش به‌عنوان مربی رئال مادرید بود، با لبخند پاسخ داد: «برای امسال، بله.» و سپس با نگاهی پر از حسرت افزود: «متأسفانه.»

دیدگاه ها

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط ورزشیتو در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

اخبار ورزشیتو
اخبار برگزیده